شوالیه سیاه
وارد داروخونه شدم و منتظر بودم تا نسخه ام رو تحویل دهند ، فردی وارد شد و با لهجه ی ساده و روستایی پرسید: - کرم ضد سیمان دارید ؟ فروشنده با لحنی تمسخر آمیز پرسید : - کرم ضد سیمان ؟ بله که داریم! کرم ضد تیر آهن و آجر هم داریم!! حالا ایرانی شو می خوای یا خارجی ؟ اما گفته باشم خارجیش گرونه ها !! مرد نگاهش رو به دستانش دوخت و آنها رو به صورت فروشنده گرفت و گفت : - از وقتی کارگر ساختمون شدم , دستام زبر شده و نمی تونم صورت دخترمو ناز کنم اگه خارجیش بهتره ، خارجی بده متصدی داروخونه لبخند روی لباش یخ زد... چه حقیر و کوچک است آن کسی که به خود مغرور است چرا که نمی داند بعد از بازی شطرنج ، شاه و سرباز همه در یک جعبه قرار می گیرند.
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |